ضیافت افطار به دعوت مجاهدین خلق!
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۵۸۸۴۴
منافقین که از ابتدای پیروزی انقلاب در برهههای مختلف در گوشه گوشه کشور آشوب و بلوا به پا میکردند سرانجام در ۲۸ خرداد ۶۰ نقاب از چهره برداشته و با نبرد آشکار مسلحانه به قتل عام مردم بیگناه دست زدند.
همزمان با تهران، موج خشونتها در شیراز نیز گسترش یافت و درگیری خیابانی در تقاطعهای مرکزی و مهم شیراز همانند میدان ستاد، خیابان و چهار راه زند، چهار راه سینما سعدی، خیابان فردوسی (محل دفتر مرکزی سازمان منافقین در شیراز) اوج گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
کارنامه ۵۰سال خیانت و جنایت منافقین!از هولناکترین این حوادث جنایتی بود که منافقین ۹ مرداد ۶۰ با ورود مسلحانه به منزل دکتر محمدحسن طاهری از پزشکان متعهد شیراز رقم زدند.
شیراز ۸ مرداد ۱۳۶۰، جنایتی هولناکمرحوم دکتر محمدحسن طاهری، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی استان فارس بود و تقریبا بدون استثنا هر جمعه شب در منزل ایشان، جلسه شورای مرکزی حزب شیراز تشکیل میشد. این جلسات در پایان هر ماه، یکبار نیز به صورت استانی برگزار میشد نه تنها اعضای شورای مرکزی استان بلکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان فارس و مسئولان شاخه های شهرستانهای بزرگ نیز در آن شرکت می نمودند.
منافقین، شخص عکاسی را به عنوان یک عامل نفوذی در بخش فرهنگی حزب جمهوری اسلامی فارس مأمور کرده بودند تا در بهار ۱۳۶۰ و در ایامی که شهید بهشتی میهمان منزل دکتر طاهری است، به همراه سایر اعضای حزب وارد منزل دکتر شده و به بهانه های مختلف افرادی را در گوشه و کنار ساختمان و اتاقها قرار داده و از ایشان عکس یادگاری بگیرد و به این ترتیب بود که نقشه ای دقیق از مختصات منزل طاهری در دست منافقین قرار گرفت.
شامگاه ۸ مرداد ۱۳۶۰، یک ماه پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، حدود ساعت ۱۰ شب عناصر سازمان، با ریختن مواد آتشزا از زیر در ورودی اصلی، به داخل مطب وی، واقع در شیراز - خیابان شهید بهشتی (نادر) – اول قدمگاه، آن را به آتش کشیدند.
مطب ایشان که در آن ساعت تعطیل بود ، ظرف چند دقیقه سوخت و چیزی از محتویات آن به جای نماند. اما این اتفاق آتش کینه منافقین را سرد نکرد. بلکه به جنایت سهمگین دیگری در راه بود.
جمعه ۹ مرداد ۱۳۶۰، به پیشواز مهمانی خونینسازمان منافقین که نقشه کاملی از منزل طاهری داشتند، پس از جنایت ۷ تیر با هدف انهدام حزب جمهوری اسلامی در استان فارس، عملیاتی را تنظیم کرد تا ۲ تیم عملیاتی پنج نفره، آموزش دیده و مجهز به مسلسلهای یوزی و ام-۳ و نارنجک دستی، برای حملهای همزمان از ضلع غربی ساختمان یعنی کوچه هشت متری و ضلع شرقی ساختمان که یک باغ شخصی است، باشند.
یک نفر عامل اطلاعاتی منافقین نیز از صبح روز جمعه ( روز حمله )به صورت نامحسوس مشغول کشیک در حوالی منزل دکتر بود و با بیسم دستی، اخبار را لحظه به لحظه مخابره می کرد.
در همان روز پس از جنایت به آتش کشیدن مطب دکتر طاهری، خانواده همسر ایشان به منظور احوالپرسی، همگی با هم قرار گذاشتند تا برای افطار به منزل دکتر بیایند. از طرفی طبق روال که هر شب جمعه در منزل ایشان جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شیراز برگزار می شد.
ساعت یک بعد از ظهر دکتر طاهری به همراه برادر خود رجبعلی طاهری و سه نفر دیگر از اعضای حزب به منزل وارد می شوند تا مقدمات جلسه آن شب را فراهم نمایند.
همسر او به دلیل نگرانی و ناراحتی که از واقعه حمله شب گذشته منافقین به مطب دکتر، تقاضا می کند تا به همین دلیل و به واسطه عدم امکان پذیرایی و همچنین ورود اعضای خانواده اش، جلسه را به محل دیگری منتقل کنند و طاهری به منظور جلب نظر همسر خود، به همراهان اعلام می کند تا جلسه آن شب را به محل دیگری جابجا کنند و از همین رو جلسه آن شب به منزل مرحوم حاج مغاره در خیابان زند منتقل میشود.
شب واقعه
مهدی طاهری، فرزند مرحوم دکتر طاهری و رئیس شورای اسلامی شهر شیراز که جنایت دلخراش روز جمعه نهم مرداد ۱۳۶۰ (برابر با آخرین جمعه ماه رمضان) را به چشم دیده است، حادثه را اینگونه بازگو کرد: شب قبل از حادثه، من که قصد داشتم از مقر اصلی بسیج شیراز بازگشته و به منزل مراجعت نمایم، با اصرار شهید حسن حق نگهدار که من را از حادثه آتش سوزی مطب مطلع نمود، روبهر و شدم. ایشان با توجه به احساس خطر قریب الوقوع، با اصرار از من خواست یک قبضه مسلسل یوزی همراه با دو خشاب را به منزل ببرم، من با اکراه، سلاح مذکور را به منزل آورده و برای دیده نشدن، آنرا ملحفه پیچ نموده و در قفسه آشپزخانه طبقه همکف قرار دادم. این سلاح، سرنوشت روز بعد را تغییر میداد.
ساعت هفت و ۱۰ دقیقه بعداز ظهر، هنگام اذان مغرب، خانوادهها و وابستگان به همسر دکتر طاهری یک به یک ضمن پارک خودروهای شخصیشان در کوچه ضلع غربی، وارد منزل او شدند.
وی افزود: حدود نیم ساعت از زمان افطار گذشته بود. سفره افطار جمع شده و کوچک و بزرگ در سالن اصلی منزل در طبقه همکف مشغول احوالپرسی و گپ و گفت خانوادگی با یکدیگر بودند. از کودک شیرخوار تا پیرمرد ۸۰ ساله در این جمع حضور داشتند.
رئیس شورای اسلامی شیراز گفت: عامل اطلاعاتی منافقین مدتی قبل، وضعیت ورود تعداد قریب شش تا هفت خودرو را اعلام کرده و سازمان بر این باور است که اعضای جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی فارس در منزل دکتر طاهری جمع شده اند و زمان حمله فرا رسیده است!
تیم های عملیاتی منافقین که آماده در همان حوالی پرسه می زدند، خود را به محلهای مورد نظر رساندند و حمله را همزمان از دو طرف آغاز کردند.
وی بیان کرد: نقطه تمرکز حمله منافقین سالن اصلی ساختمان در طبقه همکف است، جایی که میهمانان نشسته بودند. صدای رگبار پنج مسلسل همزمان زمین و زمان را میلرزاند و کوچک و بزرگ از آن معرکه خون و آتش به هر سوی گریختند. خون مطهر شهدا زمین و قالی های مفروش بر اتاق را خونرنگ کرد و دیوارها و سقف از اصابت گلوله ها سوراخ سوراخ شد.
گلوله های مزدوران منافق ، کوچک و بزرگ را از دم تیغ گذارند. همه جا پر از خون شد ، بوی باروت فضا را آکنده بود و صدای شیون و فریادها بلند شد.
مهدی طاهری ادامه داد: در همین اثنا و با شروع تیراندازی منافقین، من که در آن زمان ۱۶ سال بیش نداشتم، به خود آمده و خود را به قفسه آشپزخانه رساندم. خداوند چنین اراده کرده بود تا در زمان آغاز تیراندازی من در آشپزخانه مشغول صحبت با پسر دایی ام باشم، یعنی در دو سه متری سلاح مذکور!
بلافاصله سلاح را برداشته و به طرف سقف هال که مرکز حمله منافقین بود، نشانه رفته و اقدام به تیراندازی هوایی کردم. با شنیدن این تیراندازی ، منافقین از ادامه کشتار خودداری نموده و با این تصور که نیروی محافظی به مقابله آنها آمده از مسیری که آمدند، گریختند.
وی گفت: من به صورت نشسته و با احتیاط به هال وارد شدم و تازه متوجه وقوع آن جنایت هولناک شدم. محشری در خانه برپاست و صدای شیون از همه سو بلند بود. در همین حال بودم که صدای تیراندازی منافقین از کوچه شنیده می شود و توجه من را به خود جلب نمود. من که با همان حال مغموم به دنبال منافقین بودم ، یکی از آنها را در حال تیراندازی به یکی از دختر دایی هایم و طفل چند ماهه اش که در بغل دارد و در حال فرار از منزل به کوچه است ، دیدم.
طاهری افزود: پشت دیوار کمین و به طرف او تیراندازی کردم اما سلاح من آموزشی و کهنه بود و گیر می کرد. چیزی به من گفت برای اقدامی اساسی تر باید به سرعت خود را به تراس طبقه دوم ساختمان برسانم . به سرعت برق رفتم و بر لبه تراس ایستادم و فریاد زدم : « کجایید ترسوها! ، کجایید مدعیان دین و مردانگی! ، چرا خون زن و بچه های بیگناه را بر زمین می ریزید؟ مرگ بر منافق! ، مرگ بر آمریکا » وی گفت: در آن ایام که به دلیل احتمال حمله هوایی رژیم صدام، تمام روشنایی کوچه ها و خیابانهای شهر بهطور کلی توسط اداره مرکزی برق شهر قطع میشد ، کوچه ها مانند قیر سیاه و تاریک بود.
رئیس شورای شهر شیراز گفت: من همزمان با رجزخوانی و فریادها، چراغ بالای سر خود در تراس را روشن کردم . یکی از منافقین با شنیدن رجزخوانی من و با روشن شدن چراغ بالای سرم ، از کوچه به طرف من تیراندازی کرد.
وی اظهار داشت: بلافاصله چراغ بالای سر خود را خاموش کرده و از لبه تراس به طرف ضلع جنوب و محلی که صدا و نور سلاح را از عمق کوچه تاریک شنیده و دیده بودم، چندین رگبار تیراندازی کردم. یک خشاب ۳۲ تیری را تمام کردم و خشاب دوم و آخرم را در سلاح گذاشتم. چیزی در آن سیاهی ها دیده نمیشد اما تمام آتشها خاموش شدند. بعدا فهمیدم در اثر این تیراندازی یکی از منافقین که پسری ۲۳ تا ۲۵ ساله است به درک واصل شده و جنازه وی در کف کوچه افتاد.
کوچههای سیاه
طاهری در ادامه روایت شب واقعه خونین گفت: همه اهل منزل که در این گیر و دار از منزل گریخته بودند به منازل همسایه ها پناه برده بودند . بر درب آنها کوبیده بودند و برخی به خیال اینکه از اشرار مسلح هستند درها را باز نکرده و برخی باز کرده و آنها را پناه داده بودند.
وی افزود: منافقین در کوچه و در تاریکی به هر شبحی هم تیراندازی کرده بودند که خوشبختانه در این دسته از تیراندازی ها کسی آسیب ندیده بود. دیگر آتش سلاحها خاموش شده اند و همه عناصر منافقین از معرکه گریخته بودند و حالا فقط صدای شیون و زاری بلند است.
طاهری اظهار داشت: من خودم را به پایین ساختمان رساندم. فکرم از کوچه خلاصی نداشت. در تمام این اوضاع من بودم و یک زیر پیراهن و شلوار پیژامه و پای برهنه که با همان حال رفتم در کوچه که مثل قیر سیاه است . کف کوچه ، کفش ، دمپایی ، روسری ، چادر و . . . امثالهم را می شود به سختی دید که همه بر جای مانده از فرار اهل خانه و میهمانان بودند .
طاهری بیان کرد: دایی من ، محمدعلی اسماعیلی که در آن زمان ریاست وقت پالایشگاه شیراز را بر عهده داشت و به سختی مجروح شده و از شدت خونریزی گلوله اصابت شده به فرق سرش ، به حال نیمه بیهوش درآمده بود ، با پیکری خونین و مجروح با بیسیم پالایشگاه تقاضای اعزام آمبولانس و اورژانس کرد. دقایقی بعد آمبولانسی سر رسید و آمبولانس های بعدی با تاخیر از راه رسیدند.
شهدای مظلوم خانواده اسماعیلیدر این جنایت دلخراش، سه نفر از مهمانان (شهید حاج محمدحسین اسماعیلی ، شهید سید محمد حسن مهیمنیان و شهیده بانو ربابه اسماعیلی) در دم به شهادت می رسند و ( شهید حاج احمد اسماعیلی«بزرگ خاندان» ) روز بعد در بیمارستان نمازی شیراز بر اثر شدت جراحات وارده به شهادت می رسد.
در جریان این قتل عام خونین ، سه نفر از خاندان اسماعیلی نیز به نامهای ( بانو حاجیه خانم فاطمه اسماعیلی همسر بزرگ خاندان حاج احمد و مهندس محمد علی اسماعیلی فرزند ارشد خاندان و دختر ۹ ساله ایشان سیترا اسماعیلی ) به شدت مجروح میشوند.
چهار شهید خانواده اسماعیلی بر روی دستان مردم تشییع و در آرامگاه خانوادگی خاندان اسماعیلی، در دارالرحمه به خاک سپرده شدند.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قتل عام سازمان منافقین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۵۸۸۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریههای محلات نفس تازه میکنند؟
ایسنا/مرکزی باغهای پولگان به عنوان ریههای تنفسی محلات و یادگاری از گذشتههای نه چندان دور پس از سالها کانون توجه قرار گرفتند تا شاید گام در مسیر احیای آنها گذاشته شود.
به گزارش ایسنا، محلات شهری است که از گذشتههای دور، کوچهها به عنوان یکی از شاخصههای آن شناخته میشدند و گویا نام محلات (محلهها، جمع محله) نیز برگرفته از همین مفهوم است. اگرچه در سالهای اخیر محلات مانند دیگر شهرها، رخت توسعه بر تن کرده و به دلیل برخورداری از معادن سنگهای تزئینی، این توسعه، شتاب و کیفیت متفاوتتری نسبت به سایر شهرها داشته و این توسعه بر سیمای این شهر تاثیر گذاشته است، اما هنوز هم در بخش زیادی از بافت مرکزی شهر، کوچههای باریک و تودرتو که یادگاری از همان دوران است، به چشم میخورد.
از دیگر شاخصههای محلات، باغهای این شهر بوده است که میتوان آنها را از عناصر هویتی محلات دانست. اگر از گذشتگان سوال کنیم، از باغهایی سخن میگویند که محلات را به یک باغ شهر تبدیل کرده بودند، اما این باغ ها اکنون دیگر وجود ندارند و جای خود را به ساختمان داده اند. یکی از یادگاران محلات از آن دوران، باغهای پراکندهای هستند که تقریبا در نواحی شمالی محلات قرار داشتند که کم کم خشک شده یا جای خود را به مزارع کشاورزی داده اند و نمیتوان به عنوان یک مجموعه یکپارچه به آنها نگاه کرد.
پولگان، پوششی مخملی در آغوش محلات
اما باغهای دیگری وجود دارد که با پشت سر گذاشتن رویدادهای بسیار و ناملایمات طبیعی و انسانی، هنوز شکل خود را حفظ کرده و در میان مردم با عنوان باغهای «پولگان» شناخته میشوند. باغهای پولگان تقریبا در محدوده شمال غربی محلات واقع شده اند. درختان خشکیده اطراف محدوده کنونی باغها که در فاصله دور یا نزدیک از آن قرار گرفته و دیوارهای رو به نابودی که در اطراف برخی از این درختها مشاهده میشود، نشان میدهد که آن مناطق نیز روزگاری باغ بوده اند.
اگر فرضیه باغ بودن این مناطق را درست دانسته و آن را با باغهای پولگان مرتبط بدانیم، میتوان اظهار کرد که پهنه باغی در این منطقه در گذشته بین ۸۰ تا ۱۰۰ هکتار بوده است اما آنچه که اکنون باقی مانده و شکل باغ دارد، به زحمت به ۲۰ تا ۳۰ هکتار میرسد.
باغهای پولگان در کنار درختان چنار و درختان بوستان سلامت، به عنوان ریههای عمده تنفسی شهر محسوب شده و زیبایی و طراوت را به شهر هدیه میکنند و از این جهت، نقش ویژهای در اکوسیستم محلات بازی میکنند. حرکت شهرها به سمت صنعتی شدن و افزایش آلایندهها، اهمیت فضای سبز را چند برابر میکند اما آنچه که به پولگان اهمیت دوچندان میدهد، تلفیق باغات با کوچههای پیچ در پیچی است که یکی از مشخصههای محلات را شکل میدهد. از این رو، باغها و کوچه باغهای پولگان به المان هویتی محلات تبدیل شده اند.
باغهای پولگان با بهرهمندی از درختان مثمر بسیار از جمله آلو، آلوچه، گیلاس، آلبالو، سیب، به، گردو و درختان دیگر، علاوه بر اینکه ابزاری جهت تامین معاش خانواده باغداران بوده، در فصل بهار و تابستان با خلق جلوههای بصری زیبا در کنار جریان پرطراوت آب، بازدیدکنندگان را به شگفتی وامیدارد و قدم زدن در کوچه باغهایش، آرامش را به انسان هدیه میکند. کمتر شهروند محلاتی وجود دارد که بخشی از خاطرات کودکی اش با باغهای پولگان پیوند نخورده باشد.
تهدیدهایی که بلای جان پولگان شده اند
در سالهای اخیر پنج عامل عمده، حیات این ثروت ارزشمند را تحتالشعاع خود قرار داده و حتی اگر طرحی روی کاغذ برای احیای باغات موجود بوده، حداقل در عرصه اجرا، از اقدام عملی برای احیای باغات خبری نبوده است. ایسنا پیشتر در گزارشی با عنوان «پرونده احیای باغات محلات دوباره روی میز!» به این موضوع پرداخته است. «ساختمان سازی»، «آتشسوزیهای عمدی و اتفاقی»، «گسترش معابر شهری»، «کمبود منابع آبی» و «مالکیت (وراثتی بودن و مالکیت خرد)»؛ پنج عامل عمدهای است که پای خود را روی گلوی باغات گذاشته اند.
در اثر گذشت زمان، درگذشت مالکان اصلی و پیدایش خرده مالکان، رسیدگی به باغها توجیه اقتصادی خود را از دست داده و مالکان، عطای باغداری را به لقایش بخشیده اند. تعدادی از باغها نیز بدون مالک رها شد تا تقدیری جز خشک شدن برای آنها در پیش نباشد. البته این رهاشدگی در برخی موارد به شکل هوشمندانه و برای خشک شدن درختان به امید تغییر کاربری باغ است. کمبود منابع آبی نیز از دیگر علتهایی است که حیات باغات را تهدید میکند.
یکی از اقداماتی که باغات پولگان را در موقعیت جدیدی قرار داد، ایجاد خیابان شیخ زینالعابدین محلاتی بود که خیابان امام خمینی(ره) را به خیابان آیتالله مقدسی متصل میکرد. احداث این معبر موجب شد که بخشی از درختان از بین بروند. با توجه به کم عرض بودن معابر هسته مرکزی محلات و به وجود آمدن ترافیک سنگین هسته مرکزی شهر در ساعات ابتدایی شب، این معبر توانست از بار ترافیکی آن اطراف بکاهد و احداث آن اجتناب ناپذیر به نظر میرسید اما برخی معتقدند شاید میشد مسیر بهتر و هرچند طولانیتری برای احداث آن انتخاب کرد تا آسیب کمتری به باغات وارد شود. با گذشت چندین سال و تغییر چندباره شورای اسلامی و شهردار، بازگشت به گذشته و بررسی نقاط ضعف یا قوت احداث معبر در این نقطه نمیتواند جذابیتی داشته باشد پس باید از آن گذشت.
با احداث خیابان شیخ زینالعابدینی، بخشی از باغها کنار خیابان اصلی قرار گرفت تا حیات این دسته از باغات در معرض خطر قرار گیرد. اینجا بود که آتشسوزیهای متعدد بلای جان باغها شد تا شاید از بین رفتن درختان، مسیری برای سبز شدن ساختمان باشد. ایسنا در آن زمان بارها اخبار آتش سوزی باغات را پوشش داده بود و به اذعان مسئول واحد آتشنشانی محلات، عمدی بودن برخی از آنها به اثبات رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
مرگ یک نوستالژی سبز
سایه مرگ همچنان بر کوچهباغهای محلات مستدام است
۷ هزار متر مربع باغ در محلات طعمه حریق شد
کابوس بی پایان آتش در محلات
بر اساس اعلام آتشنشانی شهرستان محلات، از سال ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۱، تعداد ۸۱ مورد حریق در باغات محلات گزارش شده است که ۱۰ مورد از این تعداد، ناشی از آتشسوزی با استفاده از کبریت عنوان شده است. ۱۰ مورد عمدی تشخیص داده شده است و علت ۶۱ مورد دیگر، «سایر موارد» اعلام شده است. سال ۹۵ با ۱۲ مورد حریق، بیشترین و سال ۱۴۰۰ بدون حریق، کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. اگرچه علت ۷۱ درصد این آتشسوزیها، «سایر موارد» ذکر شده است اما مشاهدات شهروندان نشان میدهد که بیشتر این حریقها در حوالی خیابان جدیدالاحداث شیخ زینالعابدین محلاتی و در محدوده باغهای پولگان بوده است و نابودی عمدی باغ به امید تغییر کاربری، در دسترسترین علتی است که میتوان برای آن متصور بود. گویا در مقطعی، اعزام آتشنشانان محلات برای اطفای حریق، باغات به ماموریت روتین برای آنان تبدیل شده بود.
چتر قانون برای حمایت باغهای پولگان باز شده است؟
وجه مشترک صحبتهای تمام مسئولان مرتبط با باغات، عدم صدور مجوز تغییر کاربری باغات است که میتواند اقدام مثبتی در جهت حفظ باغها باشد. باغات در طول سالهای اخیر قوانین متفاوتی را به خود دیدهاند. در سال ۹۶ مصوبهای ویژه باغات در محلات وضع شد که بر اساس آن، در هر باغ و با هر متراژی میتوان اتاق کارگری ایجاد کرد. دیوارهای باغ را نیز بر اساس عرف منطقه میتوان مرمت کرد. بر اساس این قانون، در صورت موجود بودن سند مالکیت (شش دانگ یا مشاع) یا گواهی ثبتی مالکیت از اداره ثبت اسناد و املاک و با پیش شرط حفظ کاربری باغ، امکان احداث اتاق کارگری تا متراژ ۲۰ متری برای باغات تا هزار و ۵۰۰ متر، اتاق ۳۰ متری برای باغات هزار و پانصد تا دو هزار متری و اتاق ۴۰ متری برای باغاتی که مساحت آنها بیش از دو هزار متر است، فراهم شده بود.
با آغاز سال ۱۴۰۰ این مصوبه ابطال شد و در قانون جدید، احداث اتاق کارگری مستلزم وجود سند مالکیت شش دانگ به همراه مساحت حداقل یک هکتاری باغ است. اتاق نیز باید در ورودی باغ احداث شده و نقشه و کروکی اتاق نیز توسط نظام مهندسی تعیین میشود. در این قانون حداکثر ارتفاع دیوار قابل احداث باغ نیز ۱۲۰ سانتیمتر تعیین شده است. در صورتی که زیرساختهایی از قبیل آب، برق و گاز در دسترس بوده و دستگاه خدماترسان بتواند خدمات خود را ارائه دهد و احداث اتاق بدون تخلف و بر اساس موافقتنامه انجام شود، امکان ارائه آن به متقاضی وجود خواهد داشت. فلسفه اجبار به احداث اتاق در ورودی باغ میتواند به منظور جلوگیری از محوطهسازی یا ایجاد فضاهای دیگر از ورودی باغ تا اتاق باشد.
تزریق خون گردشگری به رگ های پولگان
در سال ۱۴۰۲ شهرداری محلات تصمیم به بازسازی یکی از معبرهای کوچهباغهای پولگان محلات گرفت تا با تزریق خون گردشگری در یکی از رگهای پولگان، گامی در مسیر احیای آن برداشته شود.
عزیز تقیزاده، شهردار محلات در گفت و گو با ایسنا با اشاره به قوانین شهرداری در ارتباط با حفظ و نگهداری باغات و فضای سبز شهری اظهار کرد: شهرداری در قبال تمام فضاهای سبز موجود یا قابل ایجاد در محدوده شهر مسئولیت داشته و به آن توجه ویژهای دارد و برای استفاده از باغات داخل محدوده یا ساخت و ساز در آن ضوابطی وجود دارد که شهرداری با حساسیت بسیار به آن عمل میکند.
وی با تاکید بر عدم امکان تغییر کاربری باغات در محدوده شهر، گفت: شرط ساخت و ساز در باغات، حفظ و احیای سبزینگی و فضای سبز باغ است و با این شروط، امکان ایجاد ساختمان با حداکثر فضای اشغال ۱۵۰ متر در دو طبقه وجود دارد. در غیر این صورت امکان ارائه پایان کار به آن بنا وجود ندارد. در خارج از محدوده شهر اگرچه شهرداری در بسیاری از موارد برای جلوگیری از نابودی باغات و فضای سبز همکاری میکند اما متولی آن جهاد کشاورزی است. البته کمیسیون قطع اشجار شهرداری ناظر بر عدم قطع درختان در محدوده تا انتهای حریم شهری است.
وی یکی از دلایل خشک شدن برخی باغ ها را کم بودن مساحت آنها دانست و افزود: شاید تعداد باغات پنج هزار متری در حریم شهر کمتر از ۱۰ مورد باشد و مساحت قریب به اتفاق باغها در حدود هزار متر مربع است. با توجه به بالا بودن هزینه های حفظ باغات، نگهداری از باغ با این مساحت برای مالکین صرفه اقتصادی ندارد و باید با ایجاد جذابیت برای مالکین، انگیزه و علاقه حفظ و احیای باغ برای آنان به وجود بیاید.
تقیزاده تغییر سبک زندگی را یکی از دلایل عدم جذابیت حفظ باغات برای مالکین دانست و ادامه داد: از طرفی نبود صرفه اقتصادی باعث رها شدن باغ ها شده و با رها شدن آن، وضعیت کنونی اتفاق میافتد. شهرداری از هرگونه اقدامی که ضمن حفظ فضای سبز، به ایجاد انگیزه در مالکین کمک کند، حمایت میکند.
وی تصریح کرد: با اجرای «طرح ساماندهی، بازپیرایی، احیا و محوطهسازی کوچه باغهای پولگان»، به دنبال ایجاد جذابیت برای حضور مردم در باغات هستیم. اگرچه مجوز هیچگونه تغییر کاربری برای باغها صادر نمیشود اما امکان اجرای طرحهای گردشگری در باغها وجود دارد. با اجرای این طرح به صورت پایلوت در یکی از کوچه باغهای پولگان میتوان نسبت به ایجاد نگاه مثبت در باغها امیدوار بود.
در طرح ساماندهی چه اتفاقی می افتد؟
محمد صالحی، رئیس شورای اسلامی شهر محلات نیز در اینباره گفت: از گذشته کوچهباغهای محلات به عنوان یک ظرفیت مناسب گردشگری مطرح بود اما به دلایل مختلف در دورههای گذشته به آن پرداخته نشده بود. با برنامه ریزی صورت گرفته در دوره ششم شوراهای اسلامی شهر محلات و هماهنگی با شهرداری، ساماندهی کوچه باغات با هزینهای بالغ بر ۵ میلیارد تومان در دست اقدام بوده که در روزهای آینده به بهرهبرداری کامل خواهد رسید.
وی استفاده از ظرفیت گردشگری باغهای پولگان را از اهداف این پروژه برشمرد و اظهار کرد: با توجه به پیشرفتهای شهری و حرکت به سمت توسعه شهرنشینی، مدرنیزه و صنعتی شدن جوامع، حفظ بافتهای قدیمی با استفاده از مصالح قدیمی میتواند تداعی کننده آداب و رسوم و فرهنگ کهن منطقه باشد. با توجه به گردشگر پذیر بودن محلات، میتوان از این ظرفیت برای توسعه گردشگری شهر استفاده کرد.
وی تلاش جهت احیای باغات را از دیگر اهداف این پروژه عنوان کرد و ادامه داد: باغها علاوه بر اینکه ریههای تنفسی شهر محسوب میشوند، در حفظ و افزایش زیبایی سیما و منظر شهری نیز نقش ویژهای دارند. میتوان با زیباسازی معابر باغها و ایجاد زیرساختها، نسبت به ایجاد انگیزه در مالکین برای احیای باغها امیدوار بود. با توجه به کم تردد بودن و فقدان نور در این معابر، بعضا شاهد آسیبهای اجتماعی در این معابر بوده ایم ولی با ایجاد زیرساخت و تامین روشنایی، میتوان از این آسیبها پیشگیری کرد.
صالحی افزود: با همکاری فرمانداری، اداره جهاد کشاورزی، اداره منابع طبیعی و دستگاههای خدمات رسان محلات مانند اداره برق، یکی از معابر اصلی کوچهباغها به طول حدود ۴۷۰ متر که دارای کوچههای فرعی متعددی بود، انتخاب شد تا با مصالح قدیمی مانند کاهگل، درپوش آجری، ایجاد طاقچههای قدیمی و کف سازی سنتی سنگی با بیش از ۹۵ درصد پیشرفت فیزیکی، بازسازی شود. وسعت پروژه با احتساب مساحت دیوارها و کوچههای فرعی به چهار هزار متر مربع میرسد.
وی با اشاره به تصویب چند طرح گردشگری برای این باغات در سنوات گذشته، تصریح کرد: در نقاطی از این معبر، ایجاد مبلمان شهری و ارائه برخی خدمات انجام خواهد شد اما هدف اصلی، طرح گردشگری این محدوده است که کاربریهای متعددی از قبیل باغ رستوران و اماکن بومگردی در آن دیده شده که امیدواریم با اجرای پروژه جاری، اجرای این طرحها تسهیل شود.
با احداث این معبر میتوان امیدوار بود که دسترسی آتشنشانی به باغها تسهیل شود و در صورت وقوع آتشسوزی، در کمترین زمان ممکن نسبت به اطفای حریق اقدام شود چراکه مردادماه سال ۱۴۰۲ نیز وقوع آتشسوزی در ۶ باغ از باغهای پولگان، مساحتی نزدیک به پنج هزار متر را در بر گرفت و به دلیل عدم امکان تردد خودرو به داخل باغ، اطفای حریق از طریق ۳۰۰ متر شیلنگ انجام شد و اطفای حریق دو ساعت و نیم طول کشید.
به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر با کمرنگ شدن امید سودجویان نسبت به تغییر کاربری باغات به مسکونی یا تجاری، حریق در محدوه باغهای پولگان به شکل محسوسی کاهش پیدا کرده است اما تنها با تکیه بر این موضوع نمیتوان دلخوش به احیای باغات بود زیرا کمبود منابع آبی نیز تهدیدی بالقوه برای باغات محسوب میشود که باید برای آن تدبیری اندیشید. شناسنامهدار کردن و ثبت این باغات به عنوان یک میراث ملموس شهر محلات که یکی از مولفههای هویتی آن است میتواند چتر حمایتی قانون برای باغات را محکمتر و گستردهتر کند.
حرکت در مسیر توسعه شهرنشینی و پیشرفت صنعت اجتناب ناپذیر است، اما آلودگیهای مختلف زیست محیطی را به همراه دارد ، بر این اساس، نقش درختان و فضای سبز در کاهش آلودگی هوا بسیار قابل توجه است، بر این اساس باغهای پولگان علاوه بر زیبایی بصری و ظرفیتهای متنوع گردشگری، در پالایش هوای محلات به عنوان ریههای این شهر، نقش غیرقابل انکاری دارند، بنابراین باید توجه دوچندانی به این پهنه سبز و ارزشمند محلات داشت.
البته نباید فراموش کرد که در تدوین طرحهای گردشگری برای باغات پولگان، ظرفیت پذیرش جمعیت در کوچه باغها و زیرساخت های خدماتی مورد نیاز گردشگران در منطقه به میزان کافی و با کیفیت مناسب نیز باید دیده شود چراکه افزایش بیرویه و بی ضابطه حضور افراد در این عرصه از سویی و نبود خدمات مورد نیاز به اندازه کافی میتواند عوارض منفی دیگری را نیز به همراه داشته باشد.
انتهای پیام